درس: هفتم داستان طوطی و بقال صفحه: 50
بیت اول => مرد بقالی بود که طوطی خوش آوازِ سبزرنگ سخنگویی داشت.
بیت دوم => نگهبان دکانِ بقالی بود که با تمام مردم شوخی می کرد.
بیت سوم => وقتی مورد خطاب آدم قرار می گرفت، سخن می گفت و در نغمه و آواز طوطیان ماهر بود.
بیت چهارم => از بالای دکان پرید و به سویی گریخت و شیشه های پر از روغن گل سرخ را به زمین ریخت.
بیت پنجم => صاحب و سرورش از خانه آمد و مانند مردی بزرگ، بی خبر در دکان نشست.
بیت ششم => دکان را آغشته به روغن و لباسش را چرب شده دید و ناراحت شد. بر سر طوطی ضربه ای زد به طوری که طوطی از آن ضربه پرهایش ریخت و کچل شد.
بیت هفتم => طوطی چند روزی سکوت کرد. مرد بقال از پشیمانی آه می کشید.
بیت هشتم => ریش خود را می کند و می گفت: افسوس که آفتاب نعمت من در زیر ابر سیاه پنهان شده است.
بیت نهم => کاش آن زمان که میخواستم بر سر آن طوطی خوش سخن بزنم؛ دستم میشکست و این کار را نمی کردم.
بیت دهم => به مستمندان صدقه ها می داد، شاید که دوباره طوطی به نطق بیاید.
بیت یازدهم => بعد از سه شبانه روز که حیران و پریشان و نا امید در دکان نشسته بود.
بیت دوازدهم => برای طوطی کار های شکفت انگیز مثل شکلک و اَدا در آوردن، انجام می داد تا شاید او به سخن بیاید.
بیت سیزدهم => ژنده پوشی با سر برهنه از آنجا می گذشت که سرش مانند پشتش طاس و طشت کاملاً کچل و بی مو بود.
بیت چهاردهم => بلافاصله طوطی به حرف آمد و با صدای بلند درویش را صدا زد که: هی، فلانی!
بیت پانزدهم => به چه دلیل کچل شده و به جمع کچل ها پیوسته ای؟ مگر توهم شیشه های روغن را به زمین ریخته ای؟
بیت شانزدهم => مردم از این مقایسه ی او خندشان گرفت؛ زیرا او آن درویش ژنده پوش را مانند خود تصور کرده بود.
بیت هفدهم => کردار و عمل مردان حق را با کردار و عمل خویش مقایسه نکن، همان گونه که کلمات شیر ( جانور درنده) و شیر ( مایع خوردنی) مانند هم نوشته می شوند ولی معنای آنها متفاوت است.
بیت هجدهم => تما م مردم عالم به خاطر این سنجش های ناروا دچار گمراهی می شوند و کم تر کسی مردان حق را می شناسد و به مقام آنها پی می برد.
بیت نوزدهم => هر دو زنبور از یک مکان شیره ی گل می خورند، اما شیره ی گل در یکی تبدیل به نیش و در دیگری تبدیل به عسل می شود.
بیت بیستم => هر دو نوع آهو ( آهوی معمولی – آهوی خُتن) آب و علف میخورند ولی در یکی آب و علف تبدیل به فضله و در دیگری تبدیل به مشک خاص و خوشبو می شود.
بیت بیست و یکم => هر دو نوع نی ( نوع معمولی – نیشکر) از یک چشمه آب یاری می شوند ولی یکی میان تهی و دیگری پر از شکر می شود.
بیت بیست و دوم => صد ها هزار شیء همانند، در این عالم وجود دارد در حالی که تفاوت میان آنها به اندازه ی یک راه هفتاد ساله است.
بیت بیست و سوم => چون شیطان های بسیاری با چهره ی آدمی وجود دارند بنابراین جایز و شاسته نیست که با هر کسی دست ارادت و دوستی داد و همنشین و هم صحبت شد.